کتاب آرامش مالی
بخشی از کتاب آرامش مالی
وقتی برای پرکردن باک اتومبیل جگوارم توقف کردم، باد سرد و مرطوب ژانویه باعث شد سردم شود و بهنظر میرسید روحیهام را کاملاً از دست دادهام. امیدوار بودم مسئول مربوطه کارت طلاییام را از طریق تلفن چک نکند، چراکه در آنصورت، احتمالاً درخواستم پذیرفته نمیشد. چه کار باید میکردم؟
با خودم زمزمه میکردم، «خیلی مضحک است. تنها در آمریکا شما میتوانید سوار یک جگوار شوید اما حتی پول خرید بنزین آن را نداشته باشید.» در حیرت بودم از اینکه آن مرد مغرور جوان چندسال قبل اکنون کجاست؟ آنجا در هوای سرد ایستاده بودم، هنوز در دهه بیست سالگیام، میدانستم که در حال از دست دادن تقریباً، همه داراییام هستم.
البته همیشه اینگونه نبود. بعد از دانشگاه، یکی دو تا دستانداز کوچک در حرفهام داشتم، اما یک فرصت مناسب در قراردادهای سلب حق مالکیت بازار املاک و مستغلات پیدا کردم. برای دستیابی به موفقیت امتیازاتی در زندگی داشتم: آموزش رسمی در امور مالی، سابقه خانوادگی در بازار املاک و مستغلات و میل آتشین برای دستیابی به موفقیت. همانطور که کسب و کار املاک و مستغلاتم رشد میکرد، روی هر چیزی که دست میگذاشتم، به طلا تبدیل میشد. سپس، دنبال املاک اجارهای و نیز داراییهایی که امکان چانهزدن داشت یا زیرقیمت بود، رفتم. در این کار خیلی ماهر بودم و بهسرعت از آن درآمد کسب کردم. در سن ۲۶ سالگی املاک و مستغلاتی با ارزش بیش از ۴ میلیون دلار داشتم. بنابراین، گروهی تشکیل دادم تا این شرکت روبهرشد را مدیریت کند و همه چیز خیلی خوب پیش میرفت یا شاید من اینگونه تصور میکردم! من و همسرم تعطیلات را به مسافرتهای خارجی میرفتیم، سوار اتومبیلهای لوکس میشدیم و فقط لباسهای گرانقیمت با دوخت و طراحی سفارشی میپوشیدیم. شاید شما بتوانید آن شرایط را برای یک مرد جوان ۲۶ ساله تصور کنید. فکر میکردم همه چیز را برای یک زندگی عالی فراهم کردهام.
خواندن کتاب آرامش مالی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به کتابهای موفقیت در کسبوکار را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.